نماز تجارت پر سود و بدون كساد «اِنَّ الَّذِين يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَ اَقَامُوا الصَّلَوةَ وَ أنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّا وَ عَلاَنِتَهً يَرجُونَ تِجَارَةً لَّنْ تَبُورَ(4)» كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مىكنند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به آنها روزى دادهايم، پنهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارت پر سودى را اميد دارند كه نابودى و كساد در آن نيست. تلاوت به معنى قرائت و سرسرى خواندن خالى از تفكر و انديشه نيست، بلكه بايد 1- تفسيرالميزان، ج 9، ص 11. 2- سوره اعراف آيه 170. 3- الميزان، ج 8، ص 389. 4- سوره فاطر، آيه 29. (101) سرچشمه فكر باشد. فكرى كه سرچشمه عمل صالح گردد، عملى كه از يكسو انسان را به خدا پيوندد دهد، كه مظهر آن نماز است و از سوى ديگر به خلق خدا پيوند دهد، كه مظهر آن انفاق است. اقامه نماز به معناى تداوم در به جا آوردن آن و محافظت از ترك نشدن آن است، اگر اين محافظت را به عمل آورند، تجارتى پر سود و بدون كساد خواهند داشت. نماز حس مسئوليت را تقويت مىكند نماز حس مسئوليت پرهيزكارى، خدا ترسى و حقشناسى را در انسان زنده و تقويت مىكند، او را به ياد خدا و دادگاه عدل او مىاندازد، گرد و غبار خود پسندى و خودپرستى را از صفحه دل او مىشويد و او را از جهان محدود و آلوده دنيا به جهان ماوراء طبيعت به عالم پاكيها و نيكيها متوجه مىسازد و او را از تقليد كوركورانه از نياكان و انواع گناهان باز مىدارد. قرآن كريم از قول بنى اسرائيل مىفرمايد: «قَالُوا يَا شُعَيْبُ اَصَلَواتُكَ تَأمُرُكَ أنْ نِتْرُكَ مَا يَعْبُدُ أَبَاؤُنَا(1)» گفتند اى شعيب آيا نمازت تو را دستور مىدهد، كه ما آنچه را پدرانمان مىپرستيدند، ترك گوئيم. در واقع بنىاسرائيل، تمام دين خدا را كه حضرت شعيب به آنها ارائه مىكرد، در قالب نماز او به وضوح، آشكار مىديدند. 1- سوره هود آيه 87. (102) نماز موجب خشيت الهى است «اِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذيِنَ يَخْشَونَ رَبَّهُمْ بِاْلغَيْبِ وَ اَقَامُوا الصَّلوةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَاِنَّماُ يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ اِلَى اللَّهِ اُلمَصِيرُ(1)» تو فقط كسانى را انذار مىكنى كه از پروردگار خود در پنهانى مىترسند و نماز را بر پا مىدارند و هر كس تقوى و پاكى پيشه كند، نتيجه آن به خودش باز مىگردد و بازگشت همگان به سوى خداست. انذارهاى پيامبر، تنها در دلهاى آماده اثر مىگذارد. تا در دل خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار احساس مراقبت يك نيروى معنوى بر خود نكند و با انجام نماز كه قلب را زنده مىكند و به ياد خدا وا مىدارد به اين احساس درونى مدد نرساند، انذارهاى انبياء و اولياء خدا بىاثر خواهد بود. نماز يكى از ويژگيهاى پرهيزكاران است يكى از ويژگيهاى پرهيزكاران، اين است كه نماز به پا مىدارند «يُقِيمُونَ الصَّلوةَ(2)»نماز كه رمز ارتباط با خداست، مؤمنانى را كه به ملكوت راه يافتهاند، در يك رابطه دائمى و هميشگى با آن مبدأ بزرگ آفرينش، نگاه مىدارد و لذا تسليم جباران و ستمگران نمىشوند و فكر و عمل و گفتار او خدائى مىشود. از آيه شريفه «لَارَيْبَ فِيِه هُدىً لِلْمتَّقيِنَ(3)» استفاده مىشود كه، اين خداوند متعال است كه، توفيق اقامه نماز و هدايت را به ايشان داده است در واقع متقين داراى دو هدايتند، يك هدايت اوّلى كه بواسطه آن متقى شدند و يك هدايت ديگر، كه خداى سبحان به پاس تقوايشان به ايشان كرامت فرمود(4)». 1- سوره فاطر آيه 18. 2- سوره بقره آيه 3. 3- سوره بقره آيه 2. 4- الميزان، ج 1، ص 70. (103) نماز مقدمه خلافت صالحان در آيه پنجاه و پنج از سوره مباركه نور(1)وعده خلافت روى زمين، به مؤمنان صالح داده شده و در آيه بعد مردم را براى فراهم كردن مقدمات اين حكومت بسيج كرده و مىفرمايد: «وَاَقِيمُوا الصَّلَوةَ وَ اتَواالزَّكَوةَ وَ أطِعُيوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(2)» نماز به پا داريد، همان نمازى كه رمز پيوند خلق با خالق و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين مىكند و در ميان آنها و فحشاء و منكر حائل مىشود. مقام معظم رهبرى، حضرت آيتا... العظمى خامنهاى در اين خصوص مىفرمايند: بر پا داشتن نماز نخستين ثمره و نشانه حكومت صالحان است و دررتبه بعد از آن است كه نوبت به زكات به مثابه تنظيم مالى و ريشه كن كردن فقر و نيز امر به معروف و نهى از منكر، يعنى سوق دادن به نيكىها و باز داشتن از بديها مىرسد. اقامه نماز، فقط اين نيست كه صالحان خود نماز بگذارند، اين چيزى نيست كه بر تشكيل حكومت الهى متوقف باشد، بلكه بايد اين ستون دين در جامعه به پا داشته شود و همه كس با رازها و اشارههاى آن آشنا و از بركات آن برخوردار گردد. درخشش معنويت و صفاى ذكر الهى، همه آفاق جامعه را روشن و مصفا كند و تنها و جانها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن طمأنينه و استحكام يابند(3). 1- وَعَدَ اللّهُ الّذِينَ اُمَنُو امِنْكُمْ وِ عَمِلُوالصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِىاْلاَرْضِ. 2- سوره نور آيه 56. 3- پيام مقام معظم رهبرى به مناسب اولين اجلاس سراسرى نماز (104) امر به نماز دليل لطف الهى امر به نماز و اقامه آن، با حدود و شرايطش، دليل لطف الهى و عظمت و شخصيت والا و بسيار با ارزش بر پا كنندگان نماز و مؤمنان حقيقى به شمار مىرود. قرآن كريم در اين زمينه مىفرمايد: «فَأقيِمُوالصَّلَوةَ وَاَتُوالزَّكوةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ(1)» نماز را بر پا داريد و زكوة بدهيد و به خدا تمسك جوئيد. افتخار شما اين است كه مولى و سرپرست و يار و ياور شما، اوست و چه مولى و سرپرست خوبى و چه يار و ياور شايستهاى است «هُوَ مَولاَكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نَعْمَ النَّصِيرُ(2)». نماز زمينه خودسازى مجاهدان «اَلَمْ تَرَاِلَى الَّذِينَ قِيلَ لِهُم كُفُّوا أَيدِيَكُمْ وَ أقِيمُوا الصَّلوةَ وَ أتُوالزَّكوةَ فَلَمّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ اِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أشَدَّ خَشْيَةَ وَ قَالُوا رَبَّناَ لِمَ عَلْيَنَا الْقِتَالَ لَؤلاَ اَخَّرْتَنَا اِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَ اْلاَخِرَةُ خَيرٌ لِمَنِ اتِّقَى وَ لاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلاً(3)» آيا نديدى كسانى را كه در مكه به آنها گفته شد، فعلاً دست از جهاد برداريد و نماز را برپا كنيد و زكوة بپردازيد، اما آنها از اين دستور ناراحت بودند، ولى هنگامى كه در مدينه فرمان جهاد به آنان داده شده جمعى از آنان از مردم مىترسيدند، همانگونه كه از خدا مىترسيدند، بلكه بيشتر، و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتى، چرا اين فرمان را كمى تأخير نينداختى؟ به آنها بگو سرمايه زندگى دنيا ناچيز است و سراى 1- سوره حج آيه 78. 2- سوره حج آيه 78. 3- سوره نساء آيه 77. (105) آخرت براى كسى كه پرهيزكار باشد، بهتر است و كوچكترين ستمى به شما نخواهد شد، چرا كه نماز و زكوة را خداوند براى شما مسلمانان، جهت دفاع و آمادهسازى مطرح مىكند. قبلاً بيان شد كه نماز رمز پيوند با خدا و زكوة رمز پيوند با خلق است، لذا به مسلمانان دستور داده شد، با برقرارى پيوند محكم با خدا و بندگان خدا جسم و جان خود و اجتماع خويش را براى جهاد آماده كنند، اين آيه به مسلمانان صدر اسلام دستور مىدهد كه دست به شمشير نبريد و همچنان به اقامه شعائر دين، نماز و زكوة بپردازيد تا استخوانبندى دينتان محكم شود و نيروى مقابله با كفار را پيدا كنيد، ولى عدهاى از آنها دائم چون و چرا مىكردند و خداوند دراين آيه كريمه آنها را ملامت مىكند كه آن روز كه اجازه قتال داده نمىشد، چون و چرا مىكرديد، ولى اكنون كه مأمور به جهاد شدهايد، دچار وحشت گرديدهايد. فضل الهى با نماز به دست مىآيد قرآن كريم ما را امر مىكند كه بعد از اقامه نماز جمعه، فضل الهى را طلب كنيد. «فَاِذَا قُضِيَتِ الصَّلوةَ فَانْتَشِرُوا فِى الْاَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهَ وَاذْكُرُ وا اللَّهِ كَثِيرا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(1)» هنگامى كه نماز پايان گيرد، شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از فضل الهى طلب كنيد و خدا را بسيار ياد نمائيد، تا رستگار شويد. از رسول خداروايت شده كه فرمود: «سَاعَتَانِ تُفْتَحُ فِيهَا أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ قَلَّمَا تُرَدُّ عَلَى دَاعٍ دَعَوْتُهُ حُضُورُ الصَّلَاةِ وَ الصَّفُ فِى سَبِيلِ اللّهِ(2)» دو وقت است كه درهاى آسمان در اثناى آن گشوده مىشود و كمتر ممكن است، دعاى دعا كنندهاى، هنگام نماز وصف آرائى در راه خدا رد شود. 1- سوره جمعه آيه 10. 2- نهج الفصاحه حديث 1721. (106) حكم وضوء، غسل و تيمم براى پاكسازى جسم و جان «يَا اَيُّهاالَّذِينَ اَمَنُوا اِذا قُمْتُمْ اِلىَ الصَّلَوةِ فَاغْسِلُو وُجُوهَكُمْ وَ أيْديِكُمْ اِلَى المَرَافِقِ وَ امْسَحُوا بِرَؤسِكُمْ وَ أرْجُلَكُمْ الَى الْكَعْبَيْنِ ...(1)» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هنگامى كه براى نماز به پا خواستيد، صورت و دستها را از آرنج بشوئيد و سر و پاها را تا مفصل يا برآمدگى پشت پا مسح كنيد و اگر بيمار و يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده باشد ـ قضاى حاجت كرده باشد ـ يا با زنان تماس گرفته آميزش جنسى كرده باشد و آب براى غسل يا وضو نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد وازآن بر صورت و دستها بكشيد، خداوند نمىخواهد، براى شما ايجاد مشكل كند، بلكه مىخواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد، شايد شكر او را بجا آوريد. از امام صادقروايت شده كه فرمود: اميرالمؤمنين علىبراى هر نماز وضوئى مىگرفت و اين آيه را تلاوت مىكرد «اِذَا قُمْتُمْ اِلَى الصَّلوةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ» بعد حضرت صادقفرمود: اميرالمؤمنين با اين روش مىخواست به مستحب عمل كند والا خود رسول خدا و همچنين اميرالمؤمنين و صحابه پيامبر، نمازهاى متعدد را به يك وضو هم مىخواندند(2). در روايتى پيامبرنقل مىكند كه خداوند متعال فرمود: «مَنْ أَحْدَثَ وَلَمْ يَتَوَضَّأَ فَقَدْ جَفَانِى وَ مَنْ أحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَقَدْ جَفَانِى وَ مَنْ أحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعتَيْنِ وَ دُعَائِى وَ لَمْ أَجِبْهُ فِيمَا سَأَلَنِى مِنْ أمُورِ دِيِنِهِ وَ دُنْيَاهُ فَقَدْ جَفَوْتَهُ وَ لَسْتَ بِربٍّ جَافٍ» كسى كه وضويش باطل شود و تجديد وضو 1- سوره مائده آيه 6. 2- مستدرك، ج 1، ص 42. (107) نكند، به من جفا كرده است و نيز اگر وضو گرفت و دو ركعت نماز نخواند، باز بمن جفا كرده است و اگر وضو گرفت و نماز خوانده و درباره امور دين و دنيايش دعا كرد و او را پاسخ ندادم به او جفا كردهام و من پروردگار جفا كارى نيستم، بنابراين يكى از چيزهائى كه باعث توجه به خدا و جلب عنايت او مىگردد، همواره با وضو بودن است و چه بهتر كه انسان بعد از وضو دو ركعت نماز بخواند و بعد از نماز دعا كند و از خدا بخواهد لحظهاى او را به خود وا نگذارد و او را از نظر دور نداشته و عنايتش را از او بر ندارد. مگر يك وضو گرفتن و دو ركعت نماز خواندن چقدر وقت مىبرد و چقدر مشقت دارد كه خدا مىگويد: اگر دعا او را اجابت نكنم. به او ظلم كردهام؟! اين نيست جز عنايت خداوند كه به آسانى نبايد اين عنايت را از دست داد.
اثار نماز
نماز و آثار و فوايد آن (1) نویسنده: آيت الله جوادي آملي بحث پيرامون عظمت نماز و فوائد نماز و همچنين اشاره به آثار سوء ترك نماز يا آثار سوء بدنمازي است و عصاره اين بحث در سه فصل خلاصه ميشود: فصل اول: آنچه كه به انبياء و اولياء ـ عليه السّلام ـ رسيده است و سيره آنها از طرف قرآن كريم تبيين شد. فصل دوم: درباره منافع نماز و فوائد سودمند نماز و عظمتي كه اسلام براي نماز و نمازگزار قائل است. فصل سوم: عواقب وخيم تاركان نماز يا تضييع كنندگان نماز يا كساني كه نماز را به بيحرمتي ميگيرند و براي آن ارجي قائل نيستند. فصل اول: انبياء ابراهيمي ـ عليه السّلام ـ با نماز مأنوس بودند چه اينكه قبل از ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ هم با نماز محشور بودند ولي آنچه فعلاً در روي زمين حكومت ميكند دين ابراهيمي است و پيروان انبياء ابراهيمياند كه موحدان زمين را تشكيل ميدهند، ذات اقدس الله دربارهي خليل خود ابراهيم ميفرمايد: مهمترين خواسته خليل حق اين بود كه خدايا مرا اقامه كننده نماز قرار بده و همچنين ذريه مرا برپا دارنده نماز بساز «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوةِ و مِنْ ذُرِّيَّتي» چه اينكه فرزند خود را وقتي در كنار كعبه به وديعت الهي سپرد عرض كرد پروردگارا من اينها را در اين وادي غير ذيزرع نهادم.«رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلوةَ فَاجْعَلْ اَفئدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي اِلَيْهِم» براي اينكه از كنار خانه وحي، اقامه نماز آغاز بشود و اين اقامه نماز با ذريه من انجام بگيرد من اينها را به وديعت در كنار خانه تو به صاحبخانه سپردم تا هدف اينها كه اقامه نماز است محقق بشود. همين دعا و دعوت خليل حق در ذريهاش جلوه كرد. يكي از ذراري برجسته حضرت ابراهيم موساي كليم است كه آغاز وحي او با دستور نماز شروع ميشود وقتي خدا به موساي كليم وحي فرستاد و فرمود آنچه را كه بر تو تلاوت ميشود استماع كن و بدان «اِنَّي اَنَا الله لا اِلهَ اِلاّ اَنَا» آنگاه فرمود «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكري» نماز را براي احياي ياد من اقامه كن. وقتي نوبت به عيساي مسيح ـ عليه السّلام ـ ميرسد معرفي قرآن درباره عيساي مسيح اين است كه عيسي فرمود:«وَ اَوْصانِي بِالصَّلوةِ وَ الزَّكوةِ ما دُمْتُ حَيّاً» يعني من تا زندهام با نمازم وقتي هم كه رحلت كردم باز با نماز در آن عالم هستم. يكي از انبياء ابراهيمي، اسماعيل صادق الوعد است كه يك سيره خاص و مخصوص به خود دارد. قرآن كريم در تبيين سيره آن حضرت ميفرمايد:«وَ كانَ يَأمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ» يعني نه تنها خود نماز را اقامه ميكرد بلكه اهلش را به اقامه نماز امر ميكرد. نوبت به وجود مبارك پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه رسيد خدا به او فرمود:«وَ أمُرْ اَهلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِر عَلَيْها» و آيه «اَقِمِ الصَّلوة لِدلُوكِ الشَّمس اِلي غَسَقِ الليْل» كه خطاب مستقيم به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ است و شامل امت اسلامي ميشود نماز پنج وقت را از دلوك شمس الي غسق الليل كه چهار نماز است « اِنَّ قُرآنَ الْفَجر كانَ مَشْهوداً» كه پنجمين نماز است يعني نماز صبح. وقتي اين فرايض پنجگانه را به جا آوردي نوبت به نافله ميرسد كه اين نافله براي تو تنظيم شده است به عنوان وجوب گرچه براي ديگران براي ديگران نافله است فرمود:«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» اين تهجد امر است وامر لزومي نه اينكه براي تو مستحب است نافله يعني زائد، يعني يك واجد زائدي است بر تو. گرچه براي ديگران امر نيست اما براي تو امر خاصي مقرر شده است. باري درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ هم اين چنين مسئله نماز را ترسيم كرده است. درباره رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيده است كه در جلسات علمي يا غير علمي مينشست و سخن ميگفت و سؤال ميكرد و جواب سؤال ميداد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت ميرساندند، اما همين كه موقع نماز فرا ميرسيد، «اِذا حَضَرتِ الصِّلوةُ كَاَنَّهُ لا يَعْرِفُهُمْ و لا يَعْرِفُونَهُم» مثل اينكه حاضري را نميشناخت و حاضران هم او را نميشناختند، اهميت نماز طوري در حضرت اثر ميكرد كه فوراً جلسه رسمي را ترك ميكرد و به نماز ميپرداخت. بعداً ممكن بود آن جلسه را ادامه دهد. اين بر اثر آن گرايش به نماز است كه از راه وحي تصعيدي نصيب اينها ميشود كه اينها از ياد حق لذت ميبرند. پس انبياء ـ عليهم السّلام ـ آنچنانند و ائمه ـ عليهم السّلام ـ اين چنينند و پيروان اينها هم كه مؤمنين راستيند اينها هم همين راه را طي ميكنند. وقتي مؤمنين را قرآن معرفي ميفرمايد:«قَدْ اَفْلَحَ المُؤمِنونَ الَّذينَ هُم في صَلاتِهِم خشِعُون» يا «اِنَّما المُؤمِنون الَّذينَ آمَنوا بِاللهِ و رَسُولِهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ» اولين وظيفه عبادي كه بعد از اعتقاد ديني ذكر ميشود درباره مردان باايمان همان نماز است بعد مسئله زكوة و ساير فروع دين گاهي مطرح ميشود و اين مؤمنين از آن جهت كه جزء پيروان راستين انبياء و اولياءاند گويا نماز بر اينها واجب شده است. يعني قرآن تعبيري درباره نماز بر مؤمنين دارد كه مشابه آن تعبير را درباره نبوت براي مؤمنين يا هدايت براي متقين دارد. توضيح مطلب اين است كه با اينكه قرآن نماز را بر همه واجب كرده است مسئله اقامه نماز بر هر مكلفي واجب است ولي درباره خصوص مؤمنين فرمود:«اِنَّ الصَّلوة كانَتْ عَلَي المؤمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» نماز براي مردم باايمان يك امر تثبيت شده است. مثل اينكه درباره نبوت هم آمده كه«ما اَرْسَلناكَ اِلاّ كافَّةً للنّاسِ» يا در آيهاي ديگر «و ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً للْعالَمينَ» ولي در مورد بهرهمندان از رسالت و نبوت، نام مردان با ايمان را ياد ميكند كه در سوره آل عمران فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَي الْمُؤمنين اِذْ بَعَثَ فيهم رَسُولاً مِنْ اَنُفُسِهِم» مشابه آن تعبيري است كه درقرآن كريم درباره قرآن فرمود: «شَهْرُ رَمَضان الّذي اُنْزِلَ فيه الْقُرآنُ هُديً للنّاس» معذالك فرمود« الم ذالِكَ الكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُديً للمُتَّقين» با اين كه همه مردم موظفند از قرآن بهره ببرند اما چون مردان پرهيزگار طرفي ميبندند فرمود: قرآن براي هدايت متقيان است. بخش دوم قرآن فوائد فراواني براي نماز ذكر ميكند. ميفرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاءِ وَ المُنكَر» نماز جلوي زشتي را ميگيرد زيرا طهارت هست شرايط و عادات و آدابي دارد. حليّت مكان ميطلبد و حليت لباس ميطلبد. طهارت مكان ميطلبد و طهارت لباس ميطلبد. بعضي شرطند، بعضي شطرند (جزءاند) بعضي وجوبي، بعضي ندبي، بعضي عنوان ادب و دستور و سنّت. اين مجموعه، نماز را ميسازد البته چون جهان طبيعت، جهان تأثير و تأثر متقابل است همان طور كه «اِنَّ الصّلوةَ تَنْهي عَنِ الفَحْشاء وَ المُنْكَرِ» اِنَّ الفَحْشاءِ هم تَنْهي عَنِ الصَّلوة كسي كه اهل فحشاء و منكر است توفيق خواندن نماز ندارد. اينها يك تضاد متقابل دارند ممكن نيست كه نماز جلوي فحشاء را بگيرد ولي فحشاء اثر منفي در مورد نماز نگذارد. همان طوري كه نمازگزار از فحشاء منزه است، انسان فحاش يا فاحش يا بدعمل هم توفيق انجام نماز را ندارد. اين اولين فايدهاي كه قرآن كريم براي نماز ذكر ميكند و فايده اخلاقي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، همه اين منابع را در سوره مباركه معارج ميتوانيد بيابيد اين سوره معارج در مكه نازل شده سخن از زكوة فقهي نبوده، چون زكوة فقهي مصطلح در مدينه واجب شده، ولي سوره مباركه معارج كه سوره مكّي است فرمود :«اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الخَيْرُ مَنُوعاً اِلاّ المُصَلّين» اين هلوع بودن، جزوع بودن،بي قرار بودن، منّاع خير بودن، خير و بركات را براي خود خواستن، خير را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نكردن و خير را براي ديگران طلب نكردن، اينها جزء رذايل اخلاقي است كه هر بخشي براي خود آثار سوء آن بخش را دارد. بخش مربوط به تورم و احتكار و گراني، تطفيف و كم فروشي و بخشي هم در مسائل سياسي است كه اگر يك حادثه تلخي آمد به گروههاي ديگر وابسته ميشود، جزع ميكند، بي صبري نشان ميدهد. اگر همه اينها تحليل شود تمام رذايل اخلاقي و اجتماعي مانند آن از آن استنباط ميشود. فرمود انسان طبيعتاً اين چنين است، گرچه فطرتاً موحد است، فطرت انسان البته حقخواه و حقطلب است كه «فِطْرَةَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبديلَ لِخَلْقِ اللهِ» اما طبيعت انسان كه «اِنّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ» مبتلا به رذايل اخلاقي است اين جنبه «طين لاذب» بدون «حَمأمَسْنُون» بودن،«سلسال» بودن و امثال ذلك اين رذايل طبيعت و ماده را به همراه دارد. بنابراين انسان طبعاً هلوع است گرچه فطرتاً موحد و خيرخواه. نماز به انسان ميگويد حقوق ديگران را نگير، بلكه با خدا رابطه پيدا كن، و وقتي با خدا رابطه پيدا كردي رزق را از او ميطلبي و اين «نعبد»گفتن و متكلم مع الغير آوردن و دعاها را به صورت متكلم مع الغير ذكر كردن و خير ديگران را خواستن و ديگران را در خير خود سهيم دانستن ايجاب ميكند كه انسان در مسائل اقتصادي هم ديگران را فراموش نكند. اين ديني كه دستور ميدهد در سحرها برخيز و چهل مؤمن را لااقل دعا كن، دستور روز هم اين است كه حداقل چهل مؤمن را دستگيري بكن، مشكلات چهل مؤمن را هم برطرف بكن. اين دستور شبانه براي تهذيب روزانه است. باري بسياري از فضايل اخلاقي را در سوره معارج به بركت نماز تبيين ميكند و بسياري از رذايل اخلاقي را به بركت نماز ميزدايد، فرمود اينها كساني هستندكه تن به تباهي نميدهند و از زهد معنوي برخوردارند. فايده ديگري كه ذات اقدس الله براي نماز ذكر ميكند در سوره مباركه حمد بيان شده است: اين كه بگوييد «ِايّاكَ نَعْبُدُ و اِيّاكَ نَسْتَعين» اما راه استعانت را هم مشخص كرده است. فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة ...» شما اگر بخواهيد از مدد غيبي برخوردار باشيد به وسيله نماز از خدا استعانت كنيد. خدايي كه خير معين است و خير معاون، به اعانت شما توجه ميكند، پس نماز بهترين رابط است بين خلق و خالق و عبد و مولي كه از اين راه فيض مولي به خلق و عبد برسد از اين جهت فرمود:«وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ اِنَّها لَكَبيرَةٌ اِلاّ عَلَي الخاشِعينَ» منبع:نماز زيباترين جلوه نيايش، ص
نماز و آثار و فوايد آن
1390-8-1
خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد. كلمه استعانت به معنای طلب كمك است و این هنگامی است كه انسان به تنهایی نمی تواند مشكلی را به دلخواه حل كند. چرا كه در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد. این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند.چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، كوچك و ناچیز می كند و نماز كه التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند كه به جایی تكیه دارد كه انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده كه پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تكیه گاه برونی كه برای پیروزی برمشكلات لازم است، راه غلبه برگرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ. (بقره/ 153) " ای كسانی كه ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید كه خدا با صابرین است." در این آیه نیز برای پیروزی بر مشكلات به یاری جستن از یكی از بزرگترین ملكات (صبر) و یكی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می كند. برای مردم با ایمانی كه با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زكات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می كنند، آرامشی است كه دیگران از دركش عاجزند و پاداشی كه فقط نزد پروردگار است. طبیعت نماز از آنجا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منكر است. نماز، كسی را كه به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حكومت غرایز طغیانگر در كانون وجودش مستحكم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، كنتر ل می كند. در هر روز پنج بار ادای نماز كردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (كه انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی كه غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید. نمازی كه برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاك كرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تكبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، كیفر خطاكاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شك انسان را متوجه جهان معنوی كرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاكی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، كنار می رود. نمازگزار با توجه به معانی آیاتی كه در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد. مسلماً ذكری كه متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (كه بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد.البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این كه چه مقدار موانع را از بین برده باشد. بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا كمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عكس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز كمتر است. چرا كه بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است. اِنَّ الاِنسانَ خلِقَ هَلوعاً. اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون.(معارج/ 19 تا 23) "انسان، حریص و كم طاقت آفریده شده – هنگامی كه بدی به او رسد بی تابی می كند. و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع دیگران می شود. مگر نماز گزاران. آنها كه نماز را مرتباً به جا می آورند." انسان، حریص و كم طاقت و خودخواه است. در بدیها بی تابی می كند و خوبیها را منحصراً برای خود می خواهد؛ مگر نمازگزاران كه نمازشان و ارتباطشان با خالق یكتا، آنها را از هر فحشاء و منكری باز می دارد:وَالَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظونَ. (معارج / 34) " و آنها كه بر نماز مواظبت دارند." نمازگزارانی كه نماز را با حفظ ظاهر آن (آداب، شرایط، اركان و خصوصیات آن) و حفظ روح آن (حضور قلب) به طور دائم می خوانند. در این آیه حمایت و همراهی خدا از بنی اسرائیل را مشروط به شروطی می كند كه اولین آنها بر پاداشتن نماز است. یعنی تا وقتی كه نماز را برپا دارند مشمول حمایت خداوند می شوند و ترك نماز، ترك هدایت خداوند را در پی دارد. این معنا می تواند شامل تمام نمازگزاران و تاركان نماز نیز باشد. سرپرستی و رهبری جامعه ی اسلام از آن خدا و پیامبر اوست و نیز از آنِ مؤمنینی كه برای خدا و اتصال به سرچشمه ی فیوضات الهی، نماز را بر پا می دارند و هنگام ركوع زكات می دهند. هدایت ممكن است برای گروهی باشد كه علاوه بر ایمان به خدا و روز قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زكات و خشیت از خدا باشند. ایمانی كه فقط ادعا نباشد بلكه در عمل ثابت شود و فقط چنین كسانی برای عمران مساجد محق هستند. ای پیامبر انذارهای تو نسبت به مكذّبان تو محقق نمی شود. زیرا كه دلهایشان مُهر شده است و سخن الهی تنها در دلهای آماده اثر می گذارد و تا در دلی خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار، مراقبت یك نیروی معنوی را بر خود احساس نكند و با انجام نماز كه قلب را زنده می كند و به یاد خدا می دارد، به آن كمك نرساند؛ این آمادگی حاصل نخواهد شد. آنها كه روح و قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خداست و با برپایی نماز، عملاً او را عبادت و پرستش می كنند. در این آیات سه چیز را عامل رستگاری می داند، تزكیه، ذكر نام خداوند و سپس به جا آوردن نماز. در اینجا پس از ذكر نام خداوند، بجا آوردن نماز را ذكر می كند. زیرا نمازگزار تا به یاد خدا نباشد و نور ایمان در دلش پرتوافكن نشود به نماز نمی ایستد. به علاوه، نمازی ارزشمند است كه توأم با ذكر و یاد او باشد. و نیز می فرماید: " لكنِ الراسخُونَ فِی العلمِ منهمْ والْمؤمنونَ یُؤمنونَ بما اُنزلَ اِلیكَ و ما اُنزلَ من قبلكَ والْمقیمینَ الصَّلاةَ والْمؤتونَ الزَّكاةَ والمؤمنونَ باللهِ والیومِ الاخرِ اُولئكَ سَنؤتیهم اجراً عظیماً." (نساء / 162) "اما آنهایی كه علم در دلهایشان رسوخ یافته و ایمان دارند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و زكات می دهند و به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند به زودی به آنان پاداش عظیمی خواهیم داد". پاداش عظیم و افزون كه از فضل خدا بر آن افزوده می شود؛ برای مؤمنان به خدا و رسولش و آنچه بر او نازل شده و ترسان از روز قیامت است كه علاوه بر آن، نماز را نیز اقامه كرده و زكات می پردازند. نماز، علاوه بر این كه برای مؤمنان نمازگزار آثار فراوانی دارد، برای مشركان نیز مأمن امنی به شمار می رود؛ اگر توبه كنند و نماز را به پا دارند. زیرا نماز از روشنترین مظاهر عبادت خدا و نشانی از توبه حقیقی است. هر گاه چنین كنند، نه تنها از قتل و اسارت در امانند، بلكه برادر دینی مسلمانان نیز به شمار می آیند. " فانْ تابوا و اَقامواالصَّلاة واتواالزَّكاةَ فَاِخوانكمْ فِی الدّینِ و نفصلُ الایاتِ لِقومِ یعلمونَ." (توبه/ 11) " پس هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای جمعیتی كه می دانند شرح می دهیم." هر گاه چنین كنند نه تنها از نظر احترام و محبت هیچ تفاوتی با سایر مسلمانان ندارند، بلكه با آنان در حقوقی كه اسلام آن را معتبر دانسته مساوی خواهند بود. این بود بیان اجمالی از آثار و نتایج اقامه نماز برای نمازگزاران. بدیهی است كه اثرات نماز به میزان اخلاص، معرفت و توجه به آن بستگی دارد و هر كس به هر درجه ای از آن معرفت نائل شود، حقیقت نماز را به همان میزان درك می كند. بارالها! به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین توفیق درك حقیقت نماز را به ما عطا بفرما.آثار نماز و پاداش نمازگزاران
جلب رحمت خداطلب یاری از نماز
آرامشبازداشتن از فحشا و منكر
همراهی خدا با نمازگزارانولایت نمازگزاران
هدایت برای نمازگزارانانذار برای نمازگزاران
رستگاری برای نمازگزارانپاداش
امان در سایه ی نماز
جلب رحمت خداخداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّكاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ. (نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زكات بدهید و رسول را اطاعت كنید تا مشمول رحمت شوید."
طلب یاری از نمازوَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لكبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ. (بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این كار جز از برای خاشعان گران است."
آرامشخداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذكرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید كه تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست. در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: … وَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْری (طه / 14) "… و نماز را برای یاد من به پادار." و این گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد. حال چرا در دل چنین كسانی ترس و غم جای داشته باشد. اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّكاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره/ 277) "كسانی كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زكات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند."
بازداشتن از فحشا و منكر… وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنكَرِ وَ لَذِكرُاللهِ اَكْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.(عنكبوت/45 ) "… و نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتی ها و منكرات باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه كنید آگاه است."
همراهی خدا با نمازگزاران"وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَكُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ. (مائده / 12) " و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید… ."
ولایت نمازگزاران" اِنَّما وَلیُّكمُ اللهُ و رسولهُ والَذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ و یُوتونَ الزَّكاةَ و هُمْ راكِعونَ." (مائده/ 55) "سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال ركوع، زكات می پردازند."
هدایت برای نمازگزاران"اِنَّما یَعْمُرُ مَسجدَاللهِ مَنْ امَنَ بِاللهِ الیوم الاخِرِ و اَقامَ الصَّلاةَ و اتی الزَّكاةَ و لم یَخْشَ اِلاّ اللهَ فَعَسی اُولئكَ اَنْ یِكونُوا مِنَ الْمُهتدینَ." (توبه / 18) "مساجد الهی را تنها كسی آباد می كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، ممكن است چنین گروهی هدایت یابند."
انذار برای نمازگزاران"… اِنَّما تنذِرالَذینَ یَخشونَ رَبَّهمْ بالغیبِ و اَقامواالصَّلاةَ و منْ تزكی فَانّما یَتزكی لِنفسه و الی الله المصیرُ." (فاطر / 18) " … تو فقط كسانی را انذار می كنی كه از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر كس پاكی پیشه كند نتیجه ی آن به خودش باز می گردد و بازگشت به سوی خداست."
رستگاری برای نمازگزاران" قَدْ اَفلحَ منْ تزكی. وَ ذَكرَ اسْمَ رَبِّه فَصَّلی. (اعلی/ 14 و 15) " مسلماً رستگار می شود كسی كه خود را تزكیه كند – و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند."
پاداش"رِجالٌ لا تلهیهم تِجارةٌ ولابَیعٌ عن ذِكراللهِ و اَقامِ الصَّلاةِ و ایتاءِ الزَّكاةِ یخافونَ یَوماً تتقلبُ فیه القلوبُ والابْصارُ. لِیجزیهمُ اللهُ اَحسنَ ما عملوا و یزیدهُمْ مِنْ فَضله …"(نور/ 37 و 38) " مردانی كه هیچ كسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز به پا دارند و زكات بدهند و از روزی كه دلها و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است، ترسان و هراسانند – تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب عطاء فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید…"
امان در سایه ی نماز" فَاذا نسلخَ الأشهُرُ الحُرُمُ فَاقتلواالْمُشركینَ حیثٌ و جَدْتُّموهمْ و خُذوهمْ واحصُروهمْ وَاقعُدوا لهم كلَّ مَرْصدِ فَانْ تابُوا و اَقامُواالصَّلاةَ و اتواالزَّكاةَ فَخَلوا سبیلهمْ اِنَّ الله غفورٌ رحیمٌ." (توبه/ 5) " هنگامی كه ماههای حرام پایان گرفت مشركان را هر كجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره كنید و در هر كمین گاه بر سر راه آنها بنشینید، هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها سازید بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است.